سازمان‌های مردم‌ نهاد

سازمان‌های مردم نهاد (ngo)، یکی از محورهای توسعه!! (مقاله کامل)

سازمان‌های مردم نهاد، خیریه یا سازمان عمومی غیردولتی یا سَمَن یا اِن‌جی‌اُ (به انگلیسی: Non-governmental Organization) و به‌ اختصار: NGO در کلی‌ترین معنای خود، به سازمانی اشاره می‌کند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمی‌شود اما نقش بسیار مهمی به‌عنوان واسطه بین فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا می‌کند.

بسیاری از سازمان‌های مردم‌ نهاد، غیرانتفاعی و مستقل از دولت هستند و بودجه این سازمان‌ها از راه کمک‌های مردمی و در مواردی نیز با کمکِ سازمان‌های دولتی، دولت یا ترکیبی از این روش‌ها و در قالب پروژه‌های مشترک تأمین می‌شود.

اگرچه انجمن‌های داوطلبانه شهروندان در سراسر تاریخ وجود داشته‌اند، سازمان‌های غیردولتی اغلب به همان منوال که امروزه، به ویژه در سطح بین‌الملل دیده می‌شوند، در دو قرن اخیر توسعه یافته‌اند. یکی از اولین سازمان‌های این چنینی، صلیب سرخ جهانی است که در سال ۱۸۶۳ تأسیس شد.

عبارت «سازمان‌های غیردولتی» با تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ که محتوای آن در ماده ۷۱ از فصل ۱۰ منشور سازمان ملل آمده‌است، به وجود آمد.
اولین تعریفی که از سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی (INGO) ارائه شده‌است مربوط می‌شود به قطعنامه ۲۸۸ ۱۰ ECOSOC به تاریخ ۲۷ فوریه، ۱۹۵۰: که در آن اینچنین آمده‌است «هر گونه سازمان بین‌المللی که از طریق پیمان و معاهده بین‌المللی ایجاد نشده‌است».

نقش اساسی سازمان‌های غیردولتی و دیگر «گروه‌های اصلی» در توسعه پایدار در ماده ۲۷ دستور کار ۲۱ به رسمیت شناخته شده‌است، که منجر به توافقات جدید و بازبینی شده برای روابط شورایی بین سازمان ملل و سازمان‌های مردم‌نهاد شد.

فرایند جهانی‌سازی در قرن بیستم موجب اهمیت یافتن سازمان‌های مردم‌ نهاد شد. امکان حل خیلی از مشکلات داخلی یک کشور وجود نداشت. معاهدات بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی از قبیل سازمان تجارت جهانی بیش از حد بر منافع مؤسسات مالی بزرگ متمرکز بودند. در اقدامی برای متعادل کردن این روند، سازمان‌های غیردولتی با تأکید بر مسائل بشردوستانه، کمک به توسعه و توسعه پایدار تأسیس شدند که نمونه بارز آن اجلاس اجتماعی جهان است که هر ساله در ماه ژانویه در داووس برگزار می‌شود و رقیب اجلاس اقتصادی جهان محسوب می‌شود.

پنجمین اجلاس اجتماعی جهان در پورتو آلگر برزیل برگزار شد و نمایندگان بیش از ۱۰۰۰ سازمان غیردولتی در آن شرکت کردند.
سازمان‌های مردم‌ نهاد در جهان

گزارش تهیه‌ شده توسط سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۵ در خصوص حکومت جهانی، نشان می‌داد که در آن زمان قریب به ۲۹٬۰۰۰ سازمان مردم‌نهاد بین‌المللی وجود داشته‌است. تعداد سازمان مردم‌نهاد داخلی کشورها حتی از این رقم نیز بالاتر بوده‌است: حدود ۲ میلیون سازمان غیردولتی در ایالات متحده آمریکا فعالیت می‌کنند که بیشتر آن‌ها در ۳۰ سال گذشته تشکیل شده‌اند.

روسیه نیز ۴۰۰۰ سازمان مردم‌نهاد دارد. در هندوستان ۲ میلیون سازمان مردم‌نهاد وجود دارند. روزانه چندین مورد از این سازمان‌ها ایجاد می‌شوند. تنها در کنیا، قریب به ۲۴۰ سازمان مردم‌نهاد در هر سال تأسیس می‌شود.
مراحل تکامل و شکل‌گیری سازمان‌های غیردولتی

سه مرحله یا دوران تکامل سازمان‌های غیردولتی توسط کورتون سال ۱۹۹۰ در نوشته‌ای زیر عنوان «سه دوره شکل‌گیری فعالیت‌های داوطلبانه» شناسایی شده‌ است.

مرحله اول:

نوع خاصی از سازمان مردم‌ نهاد شکل می‌گیرد که بر امدادرسانی و رفاه متمرکز بود و مستقیماً به افراد ذی‌نفع خدمات امدادی ارائه می‌کرد. توزیع غذا، تأمین پناهگاه و ارائه خدماتبهداشتی نمونه‌هایی از خدمات این قبیل سازمان‌های مردم‌نهاد بود. در واقع سازمان مردم‌نهاد در این مرحله نیازهای روز افراد را تشخیص می‌دادند و به برآورده ساختن آن‌ها می‌پرداختند.


مرحله دوم:

از تکامل، سازمان‌های مردم‌ نهاد از لحاظ وسعت و اندازه کوچکتر شده و به مجموعه‌های مستقل و خودکفای محلی تبدیل شدند. سازمان‌های مردم‌ نهاد در این مرحله از تکامل، امکانات جوامع محلی را گسترش دادند تا بتوانند با ‘اقدامات محلی مستقل’ نیازهای آن‌ها را برآورده سازند.


مرحله سوم:

کورتن از تکامل و شکل‌گیری سازمان‌های مردم‌ نهاد را ‘ توسعه نظام‌های پایدار’ می‌خواند. در این مرحله، سازمان‌های مردم‌ نهاد می‌کوشند تغییراتی را در سیاست‌ها و مؤسسات در سطح داخلی، ملی و بین‌المللی به وجود آورند؛ آن‌ها از نقش سابق خود که تأمین و ارائه خدمات عملیاتی بود، فاصله گرفته و نقش کاتالیزوری به عهده گرفتند. به‌تدریج این سازمان از «سازمان مردم‌نهاد امدادرسان» به «سازمان مردم‌نهاد توسعه و آبادانی» تغییر ماهیت داد.

اهداف سازمان‌های مردم‌ نهاد

سازمان‌های مردم‌ نهاد برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت می‌کنند و معمولاً در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی اعضا در حرکت هستند. تعداد این قبیل سازمان‌ها بسیار زیاد است و اهداف آن‌ها طیف وسیعی از موقعیت‌های سیاسی و فلسفی را در بر می‌گیرد. برای نمونه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

بهبود وضعیت محیط زیست و گردشگری در کشور،
کمک‌های درمانی به بیماران خاص در حوزه سلامت
تشویق گروه‌ها و مردم به رعایت حقوق بشر و حقوق جانوران در جامعه،
بالا بردن سطح رفاه قشرهای محروم و آسیب‌پذیر اجتماع با مطرح ساختن یک برنامه مشترک و دسته جمعی و آگاهی‌رسانی به طبقات مختلف جامعه.
حمایت از بیماران مبتلا به اعتیاد در حوزه آسیب‌های اجتماعی در کشور.

ngo
روش‌ها

روش‌ها و شیوه‌های مورد استفاده سازمان‌های مردم‌ نهاد با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال، سازمان مردم‌ نهادی مانند آکسفام در زمینه فقرزدایی فعالیت می‌کند و تسهیلات و مهارت‌های مورد نیاز افراد فقیر را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد تا بتوانند به غذا و آب آشامیدنی سالم دست یابند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز که بزرگترین سازمان حقوق بشر در جهان است، نمونه‌ای دیگر از یک سازمان مردم‌ نهاد است. سازمان عفو بین‌الملل یک انجمن جهانی از مدافعان حقوق بشر را تشکیل داده و بیش از ۵/۱ میلیون عضو، حامی و مشترک در ۱۵۰ کشور در جهان دارد.
انجمن بین‌المللی آزادی بیان که در سال ۱۹۹۲ تأسیس شد یکی از شبکه‌های جهانی متشکل از بیش از ۶۰ سازمان غیردولتی است که حق آزادی بیان را ترویج می‌دهند و به دفاع از آن می‌پردازند.

روابط عمومی

سازمان‌های مردم‌ نهاد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود نیاز به برقراری روابط سالم و پایاپای با دیگران دارند تا بتوانند صدای خود را به دیگران برسانند.

مؤسسات و انجمن‌های خیریه از روابط عمومی پیچیده‌ای برای جمع‌آوری اعانه استفاده می‌کنند و در واقع آن‌ها شیوه‌های نفوذ و لابی‌گری معمول در دولت را به کار می‌بندند.

گروه‌های بزرگ و محبوب نیز به اعتبار تأثیری که بر جامعه می‌گذارند و میزان نتایج سیاسی که می‌توانند حاصل کنند، از اهمیت سیاسی برخوردار هستند. در مواقع ضروری نیز سازمان‌های مردم‌نهاد در صدد بسیج حمایت مردمی بر می‌آیند.


مدیریت پروژه

آگاهی رو به رشدی در خصوص اهمیت روش‌های مدیریتی در موفقیت پروژه‌های سازمان‌های مردم‌ نهاد در حال شکل‌گیری است.

به‌طور کلی، سازمان‌های مردم‌ نهاد خصوصی یک جامعه بخصوص یا محیط زیست را در کانون توجه خود قرار می‌دهند. آن‌ها به موضوعات مختلفی از قبیل مذهب؛ کمک‌های فوری و اقدامات بشردوستانه می‌پردازند. این سازمان‌ها حمایت مردمی و کمک‌های داوطلبانه را جمع‌آوری می‌کنند؛ آن‌ها همچنین روابط قوی و مستحکمی با گروه‌های اجتماعی کشورهای در حال توسعه دارند و در مناطقی که امکان ارسال کمک‌های دولتی وجود ندارد، وارد عمل می‌شوند.

سازمان‌های مردم‌نهاد به عنوان بخشی از مجموعه روابط بین‌الملل پذیرفته شده‌اند. سازمان‌های غیردولتی از یک سو بر سیاست‌گذاری‌های ملی و چندجانبه تأثیر می‌گذارند و از سوی دیگر به‌طور فزاینده‌ای مستقیماً در فعالیت‌های محلی حضور دارند.


کار داوطلبانه

همه مردمی که برای سازمان‌های مردم‌نهاد کار می‌کنند داوطلب نیستند. معمولاً حقوقی که اعضای نیروهای حقوق‌بگیرِ سازمان‌های مردم‌نهاد می‌گیرند کمتر از حقوقی است که در سازمان‌های تجاری در بخش خصوصی پرداخت می‌شود. کارکنان سازمان‌های غیردولتی بسیار زیاد به اهداف و اصول سازمان پایبند هستند.

دلیل داوطلب شدن افراد متفاوت است و از کار داوطلبانه تا برخورداری از مزایای مستقلی از آن جمله می‌توان به دستیابی به مهارت و تجربیات دیگران اشاره کرد.


تأمین بودجه و جمع‌آوری کمک و اعانه

سازمان‌های مردم‌نهاد بزرگ، بودجه‌های سالانه چند میلیون دلاری دارند. به عنوان مثال، بودجه انجمن بازنشستگان آمریکا در سال ۱۹۹۹ بالای ۵۴۰ میلیون دلار بود.

تأمین چنین بودجه‌های کلانی مستلزم آن است که سازمان‌های مردم‌نهاد، تلاش فراوانی در خصوص جمع‌آوری اعانه از خود نشان دهند. بخش اعظمی از بودجه سازمان‌های مردم‌نهاد از محل حق عضویت در سازمان، فروش محصولات تجاری (کالا) و خدمات، کمک‌های مالی اعطا شده توسط مؤسسات بین‌المللی یا دولت‌ها و کمک‌های مردمی تأمین می‌شود.

هدایای اتحادیه اروپا نیز می‌تواند تأمین‌کننده بودجه سازمان‌های مردم‌نهاد باشد.

اگرچه اصطلاح سازمان‌های مردم‌ نهاد تلویحاً بیانگر استقلال این سازمان‌ها از دولت است اما برخی از NGOها به‌منظور تأمین بودجه موردنظرشان وابستگی شدیدی به دولت خود دارند.

یک چهارم از درآمد ۱۶۲ میلیون دلاری مؤسسه خیریه آکسفام در سال ۱۹۹۸ از محل کمک‌های دولت بریتانیا و اتحادیه اروپا تأمین شد.

ورلد ویژن که سازمان امداد و توسعه مسیحیان آمریکا است، کالاهایی به ارزش ۵۵ میلیون دلار از دولت آمریکا به عنوان کمک دریافت کرد. ۴۶ درصد درآمد انجمن پزشکان بدون مرز که برنده جایزه نوبل نیز شده‌است، از محل منابع دولتی می‌باشد.


نظارت و کنترل بر سازمان‌های مردم‌ نهاد

کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل در گزارشی که در مارس ۲۰۰۰ در خصوص اولویت‌های اصلاحات سازمان ملل ارائه کرد، از مداخله در کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی حمایت کرد و اعلام کرد که جامعه بین‌الملل ‘حق محافظت’ از مردم جهان را در برابر قوم‌کشی، کشتار جمعی و دیگر جنایات ضد بشری دارا است.

به دنبال آن گزارش، دولت کانادا پروژه مسئولیت محافظت را به راه انداخت و کلیات مداخله در کمک‌های بشردوستانه را ترسیم کرد. دکترین R2P موارد استفاده وسیعی دارد که از میان جنجال برانگیزترین آن‌ها می‌توان به استفاده دولت کانادا از R2P برای توجیه دخالت در کودتا و حمایت از آن در هائیتی اشاره کرد.
وضعیت قانونی

بر اساس قوانین بین‌المللی سازمان‌های مردم‌ نهاد مانند دولت‌ها اشخاص حقوقی نیستند. البته صلیب سرخ جهانی مستثنای از این قاعده‌است و به موجب قوانین بین‌المللی شخص حقوقی تلقی می‌شود؛ چرا که این سازمان بر اساس کنوانسیون ژنو تشکیل شده ‌است.
منتقدان زیادی چنین اظهار نظر کرده‌اند که هر چند سازمان‌های مردم‌نهاد قصد و نیت خوبی داشته‌اند، اما نتایجی که آن‌ها به دست می‌دهند مخرب و ضد حکومتی است. آن‌ها در مقام انتقاد می‌گویند امپریالیسم و سازمان‌های مردم‌نهاد ارتباط وثیق و نزدیکی با یکدیگر دارند.

من‌باب مثال، انجمن استعمارگری آمریکا یکی از اولین سازمان‌های مردم‌ نهاد اولیه بوده‌است. نمونه‌های بارز دیگری را می‌توان نام برد؛ از قبیل مبلغان مذهبی مسیحی در سراسر قاره آمریکا، آسیا و آفریقا که در دوران استعمارگری فعال بودند. این سخن نیز گفته شده‌است که سازمان‌های غیرمردم‌نهادی از این دست، قصد و نیت خوبی داشته‌اند، اما نتایج و ماحصل کار آن‌ها امپریالیستی از آب درآمده‌ است.
نقد

در مجموع در میان منابع مختلف ادبی، یک نگاه کلی مثبت نسبت به سازمان‌های مردم‌ نهاد وجود داشته‌ است. اما چند شکایت مستقیم نیز مطرح شده‌ است که مشکلات عملیاتی، تضاد و ناهمگونی‌ها، سوء استفاده از بودجه (برخی موارد بسیار فوق‌العاده)، و غیره را هدف انتقاد خود قرار داده‌اند.

در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که اقتصاد ناکارآمدی دارند، وارد شدن در حوزه صنعت کمک‌رسانی سودآورترین کار برای جوانانی است که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند. از آنجا که سازمان‌های مردم‌نهاد خدمات خود (از قبیل آموزش) را به صورت رایگان یا به نرخ یارانه‌ای به عموم ارائه می‌کنند، بخش خصوصی قادر به رشد و تکامل نیست و توان رقابت مؤثر و کارآمد و پایدار را ندارد.

موارد دیگری نیز در ارتباط با سازمان‌های مردم‌نهاد وجود دارد که منشأ نگرانی است: عضوگیری سازمان‌های غیردولتی (از طریق قوای سیاسی یا سایر قوا)، انحراف از مسیر و اهداف اولیه، تغییر خدمات اصلی‌ای که مبنای آن بودجه‌ای که همیشه متغیر است، شفافیت، پاسخگویی، حرکت بر اساس اصولی که مؤسسان و بانیان کاریزماتیک پیشرو تعیین می‌کنند و در نهایت تنظیم راهبردها این سازمان‌ها به‌جای آن‌که برمبنای تعاریفی باشد که خودشان مقرر می‌کنند برمبنای کمک مالی اعطاشده به آنهاست.

بعضاً دیده می‌شود که شکایت‌هایی ضد برخی از سازمان‌های مردم‌نهاد تازه شکل گرفته مطرح می‌شود که آن‌ها را به این متهم می‌سازد که با نیت کمک‌رسانی موجب وارد آمدن ضرر و زیان شده‌اند؛ در واقع این سازمان‌ها نتوانسته‌اند پیچیدگی برخی مسائل را درک کنند و در نهایت بیش از از آنچه مفید و کمک‌رسان باشند، به دیگران صدمه زده‌اند. اما بااین‌حال، به‌طورکلی این سازمان‌ها منابع فایده بخش و سودرسان مکملی محسوب می‌شوند که آن فاصله‌های اجتماعی را که دولت یا بخش‌های غیرانتفاعی نمی‌توانند پر کنند، پر کرده و مرتفع می‌سازند.
سازمان‌های مردم نهاد ایران
سازمان‌های مردم‌ نهاد در ایران

در ایران به آن سازمان مَردُم‌ نَهاد (به اختصار: سَمَن) یا تشکل غیردولتی می‌گویند.
سازمان‌های مردم‌ نهاد، اساساً با تأکید بر ۳ اصل داوطلبانه، غیرانتفاعی و غیرسیاسی تشکیل و تأسیس می‌شوند. بودجه سازمان‌های مردم‌نهاد از راه‌های ذیل تأمین می‌گردد:

کمک و هدایای مردمی
وقف و حبس
کمک‌های مالی از سازمان‌های دولتی و غیردولتی
کمک‌های مالی از سازمانهای بین‌المللی (با رعایت مقررات مربوطه)
وجوه حاصل از فعالیت‌های سازمان و انجام پروژه در چارچوب اهداف و اساسنامه و آیین‌نامه سازمان
حق عضویت در سازمان

بدیهی است هر مؤسسه یا بنیاد غیردولتی با توجه به نیاز اعضای خود، موضوع فعالیت مشخصی را پی می‌گیرد؛ موضوعاتی مانند: دین، آموزش، بهداشت، محیط زیست، اشتغال، فرهنگ، هنر، جوانان، کودکان، زنان، سالمندان یا موضوعات تخصصی و علمی.
دلایل شکل‌گیری سازمان‌های مردم‌ نهاد

به عقیده بعضی از صاحب‌نظران، تشکل‌های مردم‌نهاد به چندین دلیل ممکن است شکل بگیرند که مهم‌ترین آن‌ها:

اهداف انسان‌دوستانه
احساس نیاز یا تجربه شخصی در برخورد با معضلات اجتماعی
دستورها و سفارش‌های بزرگان در نیکوکاری و حرکت‌های انسان‌دوستانه

تشکل‌های غیردولتی برای ادامه فعالیت خود نیازمند ویژگی‌هایی هستند که ضامن بقا و موفقیت آنهاست که می‌توان به رئوس آن اشاره کرد:
خودجوشی و نیاز طبیعی، اهداف مشترک اعضا، قانونمندی، برنامه و فعالیت مدون، مشارکت و جلب مشارکت (عضوپذیری)، استقلال.
همچنین بخوانید:
وقف کردن و نکاتی درباره آن
تعریف سازمان‌های مردم نهاد در ایران

در «آئین‌نامه اجرایی تأسیس و فعالیت سازمان‌های غیردولتی» (تصویب‌نامه شماره۲۷۸۶۲/ت۳۱۲۸۱هـ ۸/۵/۸۴ هیئت وزیران):

«سازمان غیردولتی به تشکل‌هایی اطلاق می‌شود که توسط گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیردولتی به صورت داوطلبانه با رعایت مقررات مربوطه تأسیس شده و دارای اهداف غیرانتفاعی و غیرسیاسی می‌باشد. موضوع فعالیت سازمان مشتمل بریکی از موارد علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، هنری، نیکوکاری و امورخیریه، بشردوستانه، امور زنان، آسیب دیدگان اجتماعی، حمایتی، بهداشت و درمان، توانبخشی، محیط زیست، عمران و آبادانی و نظایر آن، یا مجموعه‌ای ازآنها می‌باشد.»
سابقه تشکل‌های مردم‌نهاد در ایران

مساجد، تکایا، هیئت‌های مذهبی و قهوه‌خانه‌ها را نهادهای غیردولتی سنتی قدیمی می‌دانند و پس از آن صندوق‌های قرض الحسنه، خیریه‌ها، انجمن‌های اسلامی و حتی دوره‌های فارغ‌التحصیلی در دوران بعدتر و سپس اتحادیه‌ها، اصناف و نظام‌های صنفی و مهندسی و غیره، شکل‌های جدیدتر نهادهای مدنی هستند که البته رفته‌رفته بایستی از دست مدیران نیمه‌دولتی خارج شوند.
تشکل‌ها و قوانین مربوطه

تشکل‌ها می‌توانند با موضوع فعالیت و اهداف مشترک با رعایت آیین‌نامه به صورت شبکه درآیند یا به عضویت سازمان‌های بین‌المللی درآیند.

شبکه‌ها یا حتی تشکل‌های فعال در راستای تحقق خواسته‌های مشروع اعضای خود- بسته به اعتبار و صلاحیت خود و گسترش فعالیت و تعامل آن‌ها با دیگر تشکل‌ها (کار جمعی تشکل‌ها) – قابلیت‌های قانونی بسیار دارند؛ از انتشار نشریه و برگزاری تجمع و گردهمایی تا تصمیم‌سازی و مشارکت در تصمیم‌گیری‌های دولتی و حتی اعطای طرح و لوایح به دولت یا مجلس و حتی تقاضای اصلاح در قوانین موضوعه کشور.
نهادهای عمومی غیردولتی

در قوانین ایران نهاد عمومی غیردولتی نباید با سازمان مردم نهاد یا سازمان غیردولتی یا سازمان غیر حکومتی (NGO) اشتباه شود. قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی این نهادها را تعریف نموده است که عبارتند از:

شهرداری‌ها و شرکت‌های تابع آنان مادام که بیش از ۵۰ درصد سهام و سرمایه آنان متعلق به شهرداری‌ها باشد
بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی
سازمان بهزیستی
هلال احمر
کمیته امداد امام
بنیاد شهید انقلاب اسلامی
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
کمیته ملی المپیک ایران
بنیاد ۱۵ خرداد
سازمان تبلیغات اسلامی
سازمان تأمین اجتماعی
مدیریت در سازمان‌های مردم نهاد پر از درس‌هایی است که دنیای کسب و کار باید از این سازمان‌ها بیاموزد.
تحقق اهداف سازمانی به وسیله، انگیزش نیروی داوطلب (نه حقوق بگیر)
برنامه‌ریزی برای انجام رسالت سازمان به جای برنامه‌ریزی برای برگشت سرمایه
حرکت به پیش با تمام توان در صدر همه برنامه‌ها در نتیجه ایجاد سازمانی با انضباط
رسالت روشن و شفافی که بخوبی مشخص شده، در نتیجه اوج توجه به مشتریان و بدنبال آن وسعت موفقیت…

سازمان‌های غیردولتی به معنی تعدادی از افراد است که دور هم جمع شده‌اند تا اوقات فراغت خود را صرف کارهایی با اهداف انسانی (بدون بهره برداری انتفاعی برای خود) کنند. این سازمان‌ها که غیر سیاسی و غیر دولتی نیز هستند به نام N.G.O و یا سازمان‌های مردم نهاد خوانده می‌شوند.

اهداف سازمان‌های مردم نهاد می‌تواند از اهداف ساده خیریه تا اهداف بزرگ فرهنگی ،اهداف اجتماعی، هنری، حفاظت محیط زیست، کاهش اعتیاد، حقوق زنان و کودکان یا اقشار آسیب پذیر ….متغیر باشد.
هرچه باشد، چه کوچک و چه بزرگ و فراگیر یا حتی ملی و بین‌المللی، بسیار ارزشمند است و می‌تواند بار بزرگی را از دوش دولت و مردم بردارد و جامعه‌ای پویا، شاد، رو به جلو، مسئولیت پذیر و با سرمایه اجتماعی بالا ایجاد کند.

سازمان مردم نهاد، الگوی زیبای مدیریت مشارکتی است!
سازمان های مردم نهاد ایران
هدف مدیریت مشارکتی در سازمان‌های غیردولتی:

ارج نهادن بر ارزش‌های انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط‌اند ورسیدن به اهداف از پیش تعیین شده به کمک همین افراد هدف بر چند اصل استوار است:

هر فرد در سازمان، جزئی از یک ماشین بزرگ به حساب نمی‌آید، بلکه انسانی برخوردار از قدرت تفکر، هوش، استعداد و تجربه‌های گرانقدر است، انگیزه قوی دارد و در تصمیم‌گیری‌ها صاحب نظر و موثر است.
بهبود مستمر در انجام کارها وتحقق اهداف سازمان به کمک همه اعضا مجموعه و به صورت گروهی انجام می‌شود. (پویایی گروه)
این مشارکت، مشارکتی داوطلبانه، آگاهانه و ارادی است که اعضا را تشویق به درگیری بیش‌تر، پذیرش مسئولیت‌های بیش‌تر در موفقیت های گروه و سازمان می‌کند.
مدیریت مشارکتی ارتباط دائم و مستمر، متقابل و نزدیک بین اعضا سازمان و مدیریت است که تقویت روحیه‌ها، ایجاد انگیزه در آنان، افزایش تفاهم متقابل در همه و کاهش فاصله ها بین آن‌ها و در نتیجه افزایش همکاری و افزایش بهره‌وری را به دنبال دارد که منتهی به رضایت همه ذی‌نفعان سازمان خواهد شد.
در سازمان‌های انتفاعی برای ارتقاء انگیزه کارکنان برنامه‌های حقوق متغیر، پرداخت بر اساس مهارت و مزایای انعطاف‌پذیر و… را به کار می گیرند ولی در سازمانهای مردم نهاد، انگیزه قوی قبل از پیوستن فرد به گروه وجود داشته و فقط “مدیریت بر مبنای هدف ” در درون سازمان، آن را تقویت می‌کند هر چند که روش‌های خاص مدیریت نیروهای داوطلب باید رعایت شود.

ساختار اداری در سازمان‌های مردم نهاد:

وقت کوتاه و افتخاری که افراد در اختیار سازمان می‌گذارند، اغلب کفاف اداره مستقیم هیئت مدیره را نداده و ناچار از مدیران حرفه ای نیز به صورت موظف (نه داوطلب) بهره مند می‌شوند که زیر نظر هیئت مدیره داوطلب فعالیت می‌کند.

به دلیل فعال بودن و درگیر شدن اعضاء هیئت مدیره سازمان‌های غیردولتی، در کارها، این هیئت مدیره هرگز به صورت ماشین امضاء در نمی‌آید، به ویژه اینکه آن‌ها اغلب اوقات خود مبالغ هنگفتی به سازمان کمک کرده‌اند و موجبات کمک دیگران را نیز به سازمان فراهم کرده‌اند و نسبت به هدف خیریه و علت وجودی سازمان به شدت علاقمندند، لذا توجه ویژه به انجام برنامه‌های سازمان و رسالت سازمان و نظارت به فعالیت مدیر گروه و انتظار بالا از فرد داشتن و مسئولیت‌خواهی و پذیرش نتایج کار و عملکرد، کاملا مشاهده می‌شود و در برابر مسئولیت‌هایی که به عهده مدیر گذاشته اند، پاسخگو هستند، زیرا به خوبی می‌دانند که در آمد و منابع مالی یک سازمان غیردولتی که از طرف مردم یا اهداکنندگان پرداخت می‌شود، پولی است که در برابر تعهد سازمان به او پرداخت می‌شود و بنابراین باید رسالتی روشن را به عهده بگیرند که به هدف‌های عملی تبدیل شده و راهنمای موثر کارکرد سازمان باشد.
اعضای این سازمان‌ها چه کسانی هستند و با چه هدفی وارد سازمان‌های مردم نهاد می‌شوند؟

یک مطالعه جامعه شناسی افراد جامعه را از نظر «فرآیند تغییر رفتار افراد نسبت به مشکلات جامعه» به چهار گروه تقسیم می‌کند:

گروه اول
اصلا مشکلات موجود در جامعه (آلودگی محیط زیست، بیکاری، اعتیاد، مشکلات حقوق کودکان، مسایل فرهنگی و…) را نمی‌بینند و به شدت سرگرم زندگی خود هستند.
گروه دوم
مشکلات را می‌بینند ولی حل مشکلات را وظیفه دولت می‌دانند و هیچ مسئولیتی احساس نمی‌کنند.
گروه سوم
مشکلات را می‌بینند، حل آن‌ها را نیز به تنهایی وظیفه دولت نمی‌دانند و دلشان می‌خواهد کاری بکنند ولی در نهایت، فقط در حد شعار و توصیه عملی می‌شود و یا مثلا می‌گویند اگر روزی بازنشسته شوم یک انجمن…… تاسیس خواهم کرد.
گروه چهارم
مشکلات را می‌بینند، حل آن‌ها را وظیفه دولت، به تنهایی نمی‌دانند و خود به طور جدی و عملی وارد عرصه حل مشکلات می‌شوند این گروه سازمان‌های مردم نهاد هستند.
گروه پنجم
درصد متغیری از جمعیت جوامع مختلف را در بر می‌گیرد ولی به هر حال جزء با ارزش‌ترین افراد هرجامعه به حساب می‌آیند.

ما حصل این علاقمندی‌ها، سازمان‌هایی است که در بسیاری از موارد می‌تواند الگویی برای کارآیی واثربخشی و مدیریت بی‌نظیر انگیزه‌ها باشد.

مشارکت در فضایی رشد می‌کند که بستر آن فراهم باشد. در سازمان‌های غیردولتی، این فضای درون سازمانی به دلایل متعدد فراهم است. زیرا مدیران و دست اندرکاران و موسسین نه تنها دست یاری به سوی دیگران دراز می‌کنند و این مشارکت را مصرانه می‌طلبند، بلکه خود بیش از بقیه از وقت وپول و …. هزینه می‌کنند.

همان‌طور که دولت‌های مشارکت‌جو، مردم خود را مشارکت طلب می‌کنند، سازمان‌های مشارکت جو نیز اعضا و ذی‌نفعان خود را مشارکت طلب می‌کنند و این ترویج اوج دموکراسی در درون سازمان است . (به نحوی که هریک از افراد احساس کنند که مدیر سازمان، خودشان هستند و خود را در مقابل سرنوشت سازمان مسئول بدانند) این نکته کلید موفقیت است . زیرا از تمام توانایی‎های افراد،در کمال احترام، برای تحقق اهداف سازمانی استفاده می‌شود.

فضا و نظامی که همه مدیران، موسسان، کارمندان موظف و داوطلب، مشتریان و ذی‌نفعان و مشاوران در روند تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات سازمان، همکاری و مشارکت می‌کنند.

چارت سازمانی استوانه به جای چارت سازمانی هرمی (یک نفر در راس و بقیه در دامنه‌ها) وجود دارد. «گروهی» در راس و «گروهی» در دامنه‌ها هستند و این سطوح را «فعالیت آن‌ها» مشخص می‌کند پس بر خلاف سازمان‌های دیگر، فرد محوری کمتر محسوس است.

نظرات

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد *