فقر چیست؟ در سلسله مقالاتی در خیریه شعف قصد داریم به مساله فقر و فقرزدایی در ایران و جهان بپردازیم از آنجاکه تمام هدف ما در خیریه شعف کمک به نیازمندان و بعنوان یک موسسه خیریه غیرانتفاعی کمک به فقرزدایی در کشور است لازم دیدیم درمورد تهیدستی (poverty) و تاثیرات آن بر جامعه و روشهای حل آن مقالاتی را با شما به اشتراک بگذاریم با ما همراه باشید.
تعریف واژه ها و اصطلاحات فقر
واژه فقر (paurer): با penia (گرسنه) و واژه ponos (درد) و poine (مکافات و مجازات) همخانواده است. بنابراین فقر (راه به جایی نداشتن و با مشکل دست به گریبان شدن است.)
(پاول مارک هنری- فقر – پیشرفت و توسعه – ترجمه مسعود محمدی)
فقر در لغت: به معنای شکسته شدن استخوان های ستون فقرات است و فقیر کسی است که استخوان های ستون فقراتش شکسته باشد گویند : فقرته الداهیه یعنی حادثهای کوبنده بر او وارد شود. (ماهیت فقر عمومی –جان کنت گالبر ایت، ترجمه عادلی :تهران: اطالعات، 1369)
فقر چیست؟ (?what is poverty)
به عدم دسترسی افراد جامعه به حداقل لازم ضروریات زندگی اشاره دارد و چیزهایی که با فقدان آنها حیات و بقای انسانی با خطر نیستی روبرو شود.
اندیشمندان اجتماعی از مقوله فقر دو مفهوم جستهاند فقر مطلق (poverty absolute) که فقر معیشت (poverty subsisten) نیز گفته میشود؛ یعنی محرومیت و ناتوانی اعضای جامعه در دستیابی به نیازهای اساسی مثل : تغذیه –
پوشاک و غیره …
فقر نسبی (poverty relative): خانوادهها و افرادی فقیرند که در طول زمان بطور جدی کمتر از درآمد افراد یا خانواده های متوسط باشند. (هر دو نوع با نابرابری و توزیع در آمد در ارتباط هستند.)
افراد مبتلا به فقر (نیازمندان) قادر به اداره یک سطح قابل قبول و مناسب زندگی نیستند. تنگدستی ناکامی در رضایتمندی بر مبنای نیاز و کمبود و دستیابی به منابع، تحصیلات، مهارت، سلامتی، تغذیه، پناهگاه و امکانات بهداشتی است که آسیب پذیری اجتماعی و خشونت کمبود آزادی را در پی دارد.
فقر به تمام عواملی که آزادی انتخاب انسان را در مقابل خواستهای معقول او محدود میکند و امنیت انسانی او را به چالش میکشاند اشاره دارد. پدیدههایی چون، بیکاری، درآمد کم، بی سوادی و کم سوادی، نبود امکانات بهداشتی، عدم دسترسی به سازمانها و مراکز مهم تصمیمگیری، نبود فضای آموزشی و تفریحی و ورزشی، و نبود آزادی بیان، ضعف دستگاههای قضایی و غیره به شدت با تعریف فقر در ارتباط هستند.
فقر همگام با نیازهای عصرخود در تحول بوده است و مسائلی مانند شکاف درآمدی، رژیم غذایی، بهداشت آموزش، توانمندی و غیره را در خود گنجانده است.
فقر در اوایل بیشتر بر فقر درآمدی معطوف بوده است. تانسند میگوید: افراد خانوادهها و گروههای جمعیتی را زمانی میتوان فقیر به حساب آورد که با فقدان منابع برای کسب انواع رژیم غذایی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و شرایط و امکانات معمول زندگی مواجه باشند.
فقر تأثیر بر همهی ابعاد زندگانی فرد دارد و از فقر ریشههای نیازمندی، نبود امکانات، احساس حقیری، وابستگی به نوع دیگری و غیره بوجود میآید.
چرا فقر را باید جدی بگیریم؟
فقر مانند نیازهای اساسی یک مفهوم پویاست. کارل مارکس درباره انسانی سخن گفت که در کلبه کوچکی میزیست و کاملا احساس خوشبختی میکرد. تا اینکه همسایهاش در کنار او کاخی بنا نمود. از همان زمان کلبه نشین احساس محرومیت کرد.
محرومیت نسبی محرومیتی است که از مقایسه سطح زندگی خودمان با یک گروه مرجه که درآمدهای بالاتری دارد، ناشی میشود. فقر پدیده پیچیدهای است به همان اندازهای که محصول روابط اجتماعی و ساختار قدرت سیاسی است، نتیجه خواستها و تمایلات و انگیزههای و تمایالت تک تک افراد فقیر است.
فقیر کسی است که ناتوان از خروج از وضعیت فقر است و تمرکز ما بر روی شکاف قابلیتی و توانمندی افراد خواهد بود. و در این حالت سیاستهایی باید مدنظر قرار گیرند که معطوف بر رشد قابلیتهای فردی و توانمند سازی افراد است و این نگرش باید به صورت بلند مدت و با محدودهای وسیع باشد.
فقر بدلیل اینکه برآورد وضعیت اقتصادی مردم در یک کشور است و اینکه توزیع درآمد چگونه صورت میگیرد. و در واقع برای سیاستگزاران ملاکی است برای اینکه سیاستهای مناسب در پیش گیرند. مشاهده فقر یک پدیده رقتانگیزی است که تأسف و تاثر بسیاری را بر میانگیزد و هر بینندهای را به تفکر بر روی خود او وا میدارد.
فقر نابههنجارهای اجتماعی و انحرافات اجتماعی را بوجود میآورد و رابطه مستقیم با آن دارد.
فقر باعث شکاف بین زندگی شرافتمندانه و کار شراقتمندانه میشود و همین امر موجب اختلاف روانی گسترده و ناهنجاری عمیق میشود که توجه به آن بسیار ضروری است.
فقر به دلیل اینکه تهدیدی برای خود فقر است. به نوعی تهدید برای اغنیاء و نظام اجتماعی موجود است و سلسله مراتب اجتماعی و سلسله مراتب قدرت جهانی را به هم میریزد. فقر یکی از مخربترین عوامل محیط زیست است. در سطح کلان کشور، ما عموماً صادر کننده مواد خام طبیعی و از بین برنده جنگل هل و مراتع نیز هستیم.
فقر از دیدگاه کارل مارکس فیلسوف آلمانی
اصطلاحی در فرهنگ مارکس کولیان است که فقر مستمر و تدریجی مخصوصاً شایع در طبقه کارگر و همچنین پیشروان خردهپا و دهقانان را که از تضادهای درونی ناشی از تطور سرمایه دارانی منبعث میشود، میرساند.
قانون اصلی حاکم بر پدیده فقر زحمتکشان، قانون تراکم سرمایه است.
از نظر مارکس نتیجه انباشت تراکم ثروت تراکم فقر خواهد بود. آگاهی از این پدیده بطور بی رحمانه مبارزه طبقاتی را دامن میزند.
کاهش قطعی، جزء درآمد ملی را به دست مزد بگیران میرسد. فقر مطلق زحمتکشان خوانده میشود. فقر نسبی ناشی از این امورات را حتی اگر دستمزد طبقه کارگر بالا برود بالحسبه با افزایش کمی ثروت ملی ارتقای سطح زندگی و اغلب ارتقای هزینه زندگی فقیرتر از گذشته است.
بیکاری و شرایط موقعیتهای اقتصادی نامطلوب عامل مهم فقر مصدر تمام مفاسد بیکاری است و یکی از این مفاسدی که از بیکاری ناشی میشود فقر و نیازمندی است.
هرچه نرخ بیکاری در جامعه بیشتر باشد درجه فقر آن جامعه نیز بیشتر خواهد شد. و یکی از مهمترین دلایل فقر عدم موقعیتهای اقتصادی بهنجار و یا شرایط نا مطلوب اقتصادی است که نه تنها سبب بروز فقر میشود بلکه فضای اقتصادی و سیاسی جامعه را نیز به سمت تورم، بیاعتمادی مردم به دولت و رویگردانی آنان از شرکت در مناسبتهای سیاسی و انتخاباتی میشود.
تأثیر فقر بر جامعه
یکی از مهمترین تأثیرات فقر بوجود آوردن انحرافات اجتماعی است که با آن رابطه مستقیمی دارد. در بستر فقر شرایط مناسب بروز انحرافات اجتماعی فراهم است. و نقش زمینهسازی برای انحرافات اجتماعی را ایفا میکند. از دید اندیشمندان، جرم، فساد اخلاقی، نتیجه فقر است که زاییده امپریالیسم (توسعه طلبی ناشی از سرمایه داری است. فقر جاده ای است که میتواند رونده خویش را به دامان کفر رهنمود کند.
روش های تعیین خط فقر
اولین قدم در تعیین خط نیازمندی معرفی شاخص یا معیار سنجش فقر است. شاخص آن می تواند صورتهای مختلفی داشته باشد.
1 -معرفی یک سبد خاص از کالاها
2 -هزینه کل
3 -هزینه درآمد
پنج معیار جهانی خط فقر:
- سالمت
- آموزش
- اشتغال
- توانمند سازی
- غذا
اطلاعات مربوط به فقر
تهیدستی و تنگدستی در روستاها گستردهتر از شهرهاست. با وجود اینکه سهم جمعیت شهری در ایران بالاتر از سهم جمعیت روستایی از کل کشور است. (خداداد.باقری 1384:33)
قریب به اتفاق کسانی که در روستاها زندگی میکنند فقیرترند.
طبق آمارگیری صندوق بین المللی پول 40 درصد از مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و کشور ایران رتبه 25 از فقیرترین کشورها قرار دارد با 40 درصد و زامبیا با 86 درصد اولین نرخ فقر را در جهان دارد. و کمترین کشور تایوان و نامبیا با 5 درصد نرخ فقیر را دارند.
منبع: (سایت صندوق بین المللی پول – نرخ فقر در جهان و ایران – کد خبر 1034؛ 9 مهر 1387)
تجزیه و تحلیل
فقر پدیدهای پیچیده و چند بعدی است و ابعاد مختلف فقر در کنش متقابل با همدیگرند. بطوری که عوامل بازدارنده فقر با تقویت همدیگر زنجیرهای فقر را محکمتر و رسوخ ناپذیرتر میسازند.
عواملی که مانع فقرزدایی شدهاند:
انگیزههای فردی، روابط اجتماعی و قدرت سیاسی نقش مهمی داشتهاند. دولت نقش محوری در فقرزدایی دارد. نقش حکومت کلیدیتر از بقیه عوامل است چرا که دولت مستقیماً بر ابعاد ریسک و عدم قطعیت انگیزههای افراد و روابط اجتماعی اثر میگذارند. (مجموعه مقاالت گرده هم آیی فقر و فقر زدایی. ص 373،)
راهکارها و پیشنهادات برای فقرزدایی
- گسترش نظام تأمین اجتماعی
- اعمال سیاست های مالیاتی با هدف دستیابی به توزیع یارانه و درآمدها
- برآورد سالانه خطوط فقر مطلق و نسبی
- ایجاد شغل و تعاونی برای فقرا و آموزش آنها
- بهبود مشارکت های سازمانیهای غیردولتی و نهادهای خیریه مثل کمیته امداد و . . .
- حصول اطمینان از دست یابی به مواد غذایی
در اینجا سوال این است که چرا فقر در کشور ما ایران وجود دارد؟
امیدواریم در مقالههای آینده خیریه شعف بتوانیم در اینباره بیشتر باهم بنویسیم با ما همراه باشید و مطالب و کمپینهای ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید.
نظرات