نیکوکار مؤثر و چگونگی اثرگذاری کمک خیرین به خیریهها
این مقاله بر اساس گفته های«کیتلین کیوفی» از گروه مشاوره «آلرون»است. که چگونه میتوانیم.نیکوکار مؤثر را به نیکوکارانی تأثیرگذار، در بنیادنیکوکاری تبدیل کنیم.
در موسسه های خیریه، بین سازمانهای خیریه و کسانی که در این بخش سرمایهگذاری میکنند. تنش آشکاری وجود دارد.نیکوکار مؤثر
از دیدگاه سازمانهای اجتماعی و خیریهها، انتظارات غیرواقعی. عدم حمایت کافی و الزامات شاق میتواند باعث شود. که خیّرین سرمایهگذار مانند. مستبدانی وسواسی به نظر برسند.
از دیدگاه بنیاد نیکوکاری و موسسات خیریه و سرمایهگذاران. نبود گزارش مستمر از فعالیت ها و مداخله م اشتباه، باعث شود. که سازمانهای اجتماعی و خیریهها وبنیادهای خییر ناکارآمد و بی فایده به نظر بیایند.
شعف
قابل انکار نیست. که بخش خیریه برای مؤثرتر بودن، چه به صورت فردی و چه جمعی تمایلی واقعی دارد. در هر صورت، مشکل کلیدی تبدیل این تمایل از حرف به عمل است.
در هر دو سوی مسئله، هنوز موارد زیادی برای افزایش اثربخشی وجود دارد. به عنوان مثال، بسیاری از افراد نیکوکار هنوز هم بدون اینکه از تأثیر مثبت هدیه شان اطمینان پیدا کنند. پول میدهند.
در واقع اطلاعات برای متقاعد کردن تأمینکنندگان مالی افزایش یافته است. اما تأمینکنندگان مالی نمیتوانند. با استفاده از این اطلاعات به این منطق پی ببرند. که می تواند پرداختهایشان برای جامعه مفید باشد.
چه خیریههایی که تنها در کشور فعالیت دارند. مانند شعف. و چه خیریههایی که دارای فعالیتهای خارج از کشور هستند. با مشکلاتی روبرو هستند. که بسیار سریعتر از توانایی مقابله با آنها، گسترش پیدا میکنند.
اگرچه روحیه و فداکاری منحصربه فرد این خیریهها به طرزی باورنکردنی به قوت خود باقی است. و افراد و سازمانها سختتر و طولانیتر از قبل کار میکنند. اما منابع بهطور فزایندهای کمیاب میشوند. حتی با بالاترین اراده و بیشترین تلاش با شیوه فعلی، این فعالیتها کافی نخواهند بود.
نیکوکار مؤثر
در ابتدا به الگویی جدیدی برای کار، به هر دو صورت فردی و جمعی نیاز است. که همان تمرکز بیشتر برای تأثیراست. و در نتیجه تغییر سیستم و اقدامات جمعی را تشویق میکند.
پس از انتخاب الگو مناسب برای تأمینکنندگان مالی، اهداکنندگان و سرمایهگذاران پیامدهایی درباره نحوه انتخاب. تأمین بودجه و پشتیبانی طرحها دارد. و همچنین اینکه چگونه خود را سروسامان داده و هم سو کنند. برای انجام این کار، لازم است نیکوکاران از مجموعه اصولی پیروی کنند. که آنها را قادر خواهد ساخت تا، مؤثرترین نیکوکار مؤثر باشند.
به طور کلی میتوان گفت یک نیکوکار موثر تقریبا هر کسی میتواند باشد. می تواند فردی باشد یا سـرمایهگذار اعتباری و یا مؤسسه خیریه وابسته به شرکتها که با یک هدف به هم پیوند میخورند.
میل به حمایت از نیکوکار مؤثر و ایجاد ارزش اجتماعی:
آنچه نیکوکار تأثیرگذار را از یک نیکوکار عادی جدا میسازد. روشی است که در آن فرد اهدا کننده راهکارهایی را برای دستیابی به نتایج پایدار به کارآمدترین و مؤثرترین روش ممکن انتخاب و اجرا میکند.
در واقع هدف ما این نیست، که یک راه حل را مانند پیراهنی تک سایز، به تن تمام موانعی که در سراسر بخش خیریه وجود دارد. بپوشانیم، بلکه هدف شناسایی مجموعهای از اصول کلی و کاربردی در بحث کمک موثر است. که قابلیت تکامل و سازگاری داشته تا مناسب نیازهای خاص و متنوع باشد.
با این وجود، عناصر نیکوکار مؤثر و تاثیرگذار در سراسر بخش خیریه وجود دارد. پس برای سرعت بخشیدن به روند تغییر اجتماعی و استفاده از این شیوههای بهینه، نیاز به سرعت خیلی بیشتری دارد.
چرا برای تبدیل شدن به نیکوکار موثر به تغییر نیازمندیم؟
مهم نیست که آنها در گذشته چه نامیده شدهاند، خیرین ، تأمینکنندگان مالی و یا سرمایهگذاران موثر، انواع خیّرین همیشه منبع اصلی فعالیتهای اجتماعی بودهاند. و ستون حیاتیِ بخشهای اجتماعی را در بنیادنیکوکاری تشکیل میدهند.
از آنجاکه رفتار نیکوکارانه ذاتاً عنصری اخلاقی است. (تمایل به بخشیدن مقداری از کالاها یا منابع خود به نفع دیگران)، گاهی اوقات میتواند. بدیهی فرض شود. که تمام فعالیتهای به ظاهر نیکوکارانه، بهطور پیشفرض خوب هستند.
با این حال، انگیزه به تنهایی موفقیت را تضمین نمیکند. و برنامههای نیکوکارای نه تنها میتواند. در دستیابی به اهداف خود بیاثر شود. بلکه میتواند باعث آسیب شود. نیکوکاران با توجه به این نکته، باید پیوسته از فعالیتهای خود پند بگیرند و روشهای کار را بهبود ببخشند.
باعث تعجب است، با اینکه معضلاتی که نیکوکاران و یک نیکوکار مؤثر به دنبال رسیدگی به آنها هستند. دچار پیچیدگی زیاد است، آنها بهطور فزاینده به روشهای سعی و خطا گذشته روی میآورند. پس در این صورت ، آنچه مورد نیاز است تغییر، نوآوری و بهبود است.
اصول نیکوکاری و نیکوکار مؤثر
در زیر نکات و اصول نیکوکار مؤثر و نیکوکارای تاثیرگذار ارائه شده است. از آنجایی که این موارد نیاز به کمی توضیح دارند، در ادامه هریک از این حوزهها را عمیقتر بررسی میکنیم.
1. داشتن هدف روشن
2. درک صحیح از مسئله، پاسخ فعال و حمایتگرانه
3. استفاده از آموزش و تصمیمگیری مبتنی بر اطلاعات
4. چگونگی بکار بستن اصول
این اصول باید همه چیز را، از برنامه ریزی های سطح بالا تا تصمیمگیری روزانه و از سطح خیرین فردی تا مؤسسات خیریه وابسته به شرکتها، تحت تأثیر قرار دهند.
این اصول لزوماً مفاهیم پیچیدهای نیستند. در واقع ممکن است مثل یک حس مشترک به نظر برسند. با این حال، عملی کردن این اصول به صورت جامع میتواند دشوار باشد.
داشتن هدف روشن
تبدیل شدن به نیکوکار مؤثر بدون داشتن امید و حس خوب از هدف، غیرممکن است. اما، هدف نیکوکارانه متشکل از چیست؟
هدف مشخص، بیشتر از تمایل تمام و کمال به کار خیر است. در واقع هدف مشخص، روش هدایت این تمایل به سوی یک رسالت متمرکز و خاص است که تمام فعالیتهای نیکوکارانه را هدایت خواهد کرد.
تعریف هدف نیکوکارانه میتواند مشکل باشــد. چراکه علل ارزشمند بسیاری برای حمایت و راههای بسیاری برای اقدام وجود دارد.
اهداف نیکوکارانه را میتوان به سه مؤلفه اصلی تقسیم کرد:
انگیزه، تعهد و آرزو.
به عبارت دیگر انگیزه من برای بخشش چیست؟ چقدر مایل به اختصاص (زمــان، پــول، منابــع) هستم؟ و آرزوی اصلی من چیست؟
درک روشن از هدف نیکوکارانه در بنیادنیکوکاری باید با هر کاری که فرد انجام میدهد. ادغام شود، از استراتژیهای سطح بالا گرفته تا عملیات روزانه.
نیکوکاران سرمایهگذار اغلب فشارهای رقابتی شدید که کسبوکار را به بهبود بهرهوری سوق میدهد. اعمال نمیکنند. اما بسیار مهم است. که مدیران، کارکنان و حتی افراد خیّر، ثمرات فعالیت خود را درک کنند.خواه این ثمره یک تغییر اجتماعی بزرگ و یا تنها تفاوت در زندگی یک نفر باشد.
درک صحیح
بدون درک صحیح از مسائل، نیکوکار مؤثر نمیتواند. در مورد تخصیص منابع کمیاب تصمیمگیریهای حیاتی را انجام دهد.
بسیاری از نیکوکاران، بهویژه در آغاز راه و یا هنگام ورود به حوزههای جدید فعالیت، در زمینههایی که امید به تأثیرگذاری دارند دانش کارشناسی ندارند.
با این حال، وابستگی کامل به دیگران برای درک و طراحی بهترین راهحلها میتواند هم زیان بار و هم بیاثر باشد.
سئوالات نیکوکار مؤثر هنگام برنامهریزی
نیکوکاران هنگام برنامهریزی فعالیتها با معیارهایی که بر نیازهای واقعی مبتنی نیست مانند. سلیقه و احساسات فردی تحت تأثیر قرار میگیرند.
نیکوکار مؤثر، در مورد مسئله موجود مجموعهای از سئوالات را از خود میپرسد.تا به درکش کمک کند، سـؤالاتی مانند:
کاری که برای حل آن تلاش میکنم چیست؟ در حال حاضر چه اطلاعاتی در دسترس دارم .؟ اثرات منفی این مشکل چیست.؟ علت های ریشهای آن چیست؟ محدوده جغرافیایی آن تا کجاست و چقدر گسترده است.؟ موانع موجود بر در مسیر راهحل چیست؟ علاوه بر این، اکثر مسائل اجتماعی و محیطی سیستم پیچیدهای دارند که در آن بازیگران متعدد. و عوامل خارجی و همچنین مسائل اجتماعی مرتبط دیگر بر آنچه اتفاقی میافتد تأثیر میگذارند.
نیکوکار مؤثر به دنبال درک بخشهای مرتبط اقلیمی است. که در آن کار میکند. تا در کنار چیزهای دیگر، آنها را به شناسایی کمبودهای فعلی و یا مدلهای واقعا خوب موجود قادر سازد. و منابع و تلاشهایی را به عنوان هدف انتخاب کند.نیکوکار مؤثر که در آن به بزرگترین خیّر نائل خواهند شد.
خیریه شعف
در صورت هرگونه سؤال
با ما تماس بگیرید.
اگر علاقهمند بودید فرم ثبتنام مستمری ماهیانه یادتان نرود!
پاسخ فعال و حمایتگرانه
نیکوکار مؤثر بیش از آن که فقط به مدل عملیاتی خود توجه کند. نیاز به حمایت از توسعه مدلهای کسبوکار پایدار برای سازمانهای خیریهای که با آنها کار میکند دارد.
نیکوکار مؤثر پاسخ یک مشکل را با مؤثرترین راهحل میدهد. و تضمین میکند این راهحلها در طول زمان، پایدار و قابل توسعه خواهند بود.
این کار مستلزم چیست؟ برای شروع، این کار مستلزم انتخاب یک مدل پاسخ و تسلط بر آن است.
آیا من به عنوان یک نماینده به تأثیر مورد نظر دست خواهم یافت؛ به عنوان یک همکار کمک و همکاری خواهم کرد. یا به عنوان یک نیروی فعال تغییر را رهبری خواهم کرد؟
لازم است نیکوکار مؤثر، داراییهای فردی و جمعی را آماده کند. یک دیدگاه واضح و روشن از آنچه شخص میتواند تخصیص دهد. راههای بسیاری را برای ترکیب بهتر و بهرهبرداری حداکثری از داراییها ایجاد میکند. بهطوری که تأثیر مورد نظر چند برابر شود.
در نهایت، نیکوکار مؤثر از ظرفیتسازی حمایت میکند. بهطوری که مؤسسات خیریه را قادر میسازد. با پولی که دریافت میکنند کار بیشتری انجام دهند.
استفاده از آموزش و اطلاعات
آخرین اصل نیکوکار مؤثر این است. که آنها از تمام اطلاعات موجود برای تصمیمگیری آگاهانه و کمک به بهبود مداوم استفاده میکنند.
استقبال از رویکرد یادگیری جدید. اغلب میتواند به عنوان تهدید و عامل بیثباتی برای کسانی تلقی شود. که دارای روشهای ریشه دوانده کاری هستند.
با این حال، تنها از طریق بهبود مستمر میتوانیم توجه خود را از کاهش مطلق مشکلات به راهحلهای پایدار معطوف کنیم. این نه تنها به معنی استقبال از مدیریت دادهها و اطلاعات است. بلکه به معنی صریح و صادقانه بودن در مورد موفقیت و شکست است.
سه گام برای تسهیل بهبود مداوم وجود دارد.
در گام اول، به مدیریت عملکرد هوشمند نیاز است. مدیریت عملکرد در سراسر بخش، لازم است.دقیقتر، واقعیتر و صادقانهتر باشد. لازم است. بین آنچه یک موسسه خیریه نیاز به اندازهگیری عملکرد خود دارد و آنچه برای اعضا مفید است.کــه اندازهگیری کنند، تمایز وجود داشته باشد.
گام دوم اشتراکگذاری یادگیری حاصل از موفقیتها و شکستهاست. در مواجهه با مسائل پیچیده و دائماً در حال تحول، هیچ استراتژی، رویکرد یا مداخلهای، موفقیت را تضمین نمیکند.
با این حال، استفاده از این تجربیات برای یادگیری و بهبود مداوم کار.به نیکوکار کمک میکند که بفهمد کدام طرحها را تثبیت کند. کدامیک را کنار بگذارد و کدامیک را اصلاح کند.
گام سوم این اصل ترویج آموزش چهره به چهره است. بخش شدن و فعالیت کلی مختص بخش خیریه است. و هنوز کارهای بسیاری باید انجام شود تا یادگیری بین بخشی، گسترش یابد.
نیکوکار میتواند. از طریق پروراندن روابط بین طرحهای مشابه و یا مرتبط در کارهای خود به تسهیل این امر کمک کند. و یک گرایش ثابت برای این نوع از یادگیری را به وجود آورد.
چگونگی به کار بستن این اصول
استفاده از این اصول به معنی یکپارچهسازی آنها با هر جنبه از مسیر نیکوکار، از استراتژی تا اجرا و ارزیابی است. خواه نیکوکار فردی باشد. که مقدار کمی پول میدهد. و خواه مؤسسه خیریه بزرگ وابسته به شرکتها با دارایی میلیونی باشد. ارزش دارد که تضمین شود همه اصول کلیدی به صورت مناسب و متناسب به کاربرده میشود.
استفاده از این اصول برای شروع گفتگوهای صادقانه درباره عملکرد، آرزو و اقدامات میتواند برای اثربخشی و کارایی عملیات. و همچنین تأثیر نهایی فعالیت، تحولآفرین باشد.
نظرات